کد مطلب:33879 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:275

امام و دنیا و زهد











«الیك عنی یا دنیا، فحبلك علی غاربك، قد انسللت من مخالبك و افلت من حبائلك و اجتنبت الذهاب فی مداحضك... اعزبی عنی! فو الله لا اذل لك فتستذلینی و لا اسلس لك فتقودینی. و ایم الله- یمینا استثنی فیها بمشیئه الله- لا روضن نفسی ریاضه تهش معها الی القرص اذا قدرت علیه مطعوما و تقنع بالملح ادوما و لا دعن مقلتی كعین ماء، نضب معینها، مستفرغه دموعها. اتمتلی السائمه من رعیها فتبرك؟ و تشبع الربیضه من عشبها فتربض و یاكل علی من

[صفحه 54]

زاده فیهجع! قرت اذا عینه اذا اقتدی بعد السنین المتطاوله بالبیمه الهامله، و السائمه المرعیه!»[1].

ای دنیا، از من دور شو، افسارت را برگردند افكندم. تو را رها كردم. من از چنگال تو رهایی یافته و از دامهای تو رسته ام و از لغزشگاههایت دوری گزیده ام... از من دور شو، به خدا سوگند من رام تو نخواهم شد تا مرا خوار سازی و زمام اختیارم را به دست نخواهم سپرد كه به هر كجا خواهی ببری. به خدا سوگند- سوگندی كه تنها مشیت خداوند را از آن استثنا می كنم- آن چنان نفس خویش را به ریاضت وادارم كه به یك قرص نان هرگاه به آن دست یابم كاملا متمایل شود و به نمك، به جای خورش قناعت نماید و آن قدر از چشمهایم اشك بریزم كه همچون چشمه ای خشكیده دیگر اشكم جاری نگردد. آیا همان گونه كه گوسفندان در بیابان شكم را پر می كنند و می خوابند و یا دسته ای دیگر از آنها از علفسیر می شوند و استراحت می كنند، علی هم باید از این زاد و توشه بخورد و به استراحت بپردازد ؟ در این صورت چشمش روشن باد كه پس از سالها عمر به چارپایان رها شده و به گوسفندانی كه رد بیابان می چرند افتدا كرده است!

علی (ع) دنیا و تعلقات آن را یكسره ترك كرده بود و از آن انقطاع كامل حاصل نموده بود و به تعبیر خود آن را «سه طلاقه» كرده بود.

«یا دنیا، یا دنیا، الیك عنی، ابی تعرضت؟ ام الی تشوقت؟ لا حان حینك، هیهات،غری غیری، لا حاجه لی فیك، قد طلقتك ثلاثا، لا رجعه فیها. فعیشك قصیر و خطرك یسیر و املك حقیر. آه من قله الزاد و طول الطریق و بعد السفر و عظیم المورد.»[2].

ای دنیا ای دنیا،از من دور شو، خود را به من عرضه می كنی؟ یا می خواهی مرا به شوق آوری؟ هرگز آن زمان كه تو در من نفوذ كنی فرانرسد. هیهات، دور شو. دیگری را فریب ده، من نیازی به تو ندارم، تو را سه طلاقه كرده ام كه رجوعی در آن نیست. زندگی تو كوتاه، موقعیت تو اندك و آرزوی تو پست

[صفحه 55]

است. آه از كمی زاد و توشه و طولانی بودن راه و دوری سفر و عظمت مقصد.


صفحه 54، 55.








    1. همان، نامه ی 45.
    2. همان، حكمت 77.